ღ♥ღسکــــــوت ســـــــردღ

ღ♥ღسکــــــوت ســـــــردღ

من برای تو میشکنم و تو برای من ، راه راست بی فایده است ،

تقلب میکنیم تا زندگی مات شود در این دایره غم...

آهای مسافر خسته من ، شب آمده و باز هم یاد تو در دلم ،

ستاره ها خاموش ، من مانده ام و وجودم که در حسرت است ، در حسرت یک آغوش ....

آغوشی که لذتش تنها با تو است ، دنیا خواب است ،

کاش بودی که بیداری ام تا سحر عادت است

آهای مسافر خسته من ،کجا میروی ، جایی نداری برای رفتن ،

همه جا ماندنیست ، جز اینجا که نمیتوانیم بمانیم برای هم....

شعر غم میخوانم و اشک در چشمانت ، غم برای یک لحظه رود درمان میشود آن درد حال پریشانت

من برای تو فدا میشوم و تو برای من ، همه وجودم فدایت ، تو آرام بمان تا خیالش راحت شود دل من..

آهای سرنوشت ، با ما هم؟ ما که در زندگی به ناحق باختیم و چیزی نگفتیم،

در آتش عشق سوختیم و باز هم سکوت کردیم ،

با غمها همنشین بودیم و با حسرت نشستیم ، هر چه رفتیم،

آخر راه بن بست بود و باز هم نشکستیم!

رفتیم و رفتیم تا آخر راه ، آخرش پیدا نشد و ما نشستیم چشم به راه...

آهای مسافر خسته من ، دستت را بگذار در دستان من ...

میبینی که تا اینجا هم با تو ماندم، گفته بودم تا آخرش ، آخر قصه  را هم برایت خواندم....

 

 

مهدی لقمانی


نظرات شما عزیزان:

فرهاد
ساعت9:34---25 اسفند 1390
سلام
خیلی قشنگ نوشته بودی

_______________¶¶¶¶¶¶
__________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶
_____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
_¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶
____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
_____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶
______¶¶¶¶¶¶¶•♥•¶¶¶¶¶
__¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’ ¤’¤’¤’¤’¤
__¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’ ¤¶¶¶¶¶¶¶¶
¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶
¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶
_¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶


سارا
ساعت22:03---24 اسفند 1390
هستی جون وبلگت فوق العااااااااااده قشنگهپاسخ: lمرسی عزیز دلم....چشات قشنگ می بینه گلم..... وبت باز نشد ادرسش اشتباست.اگه وبتو بذاری میام میبینم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

درامتداد سکوتم در امتداد غم ودرد رها شده بودم میان فصلی سرد دلم گرفته بود وصدایت نوای باران بود نگاه پر محبت وگرمت چوچشمه ساران بود درون سینه من سکوت بود وغم بود وغم بود وسکوت سکوت چون سم بودو سم بود وسکوت ودست مهر تو آمد سکوت رفت وتو ماندی وبا ترانه ی باران چه عاشقانه تو خواندی … کنون که تو رفتی دلم چگونه بماند دلم چگونه بخندد،دلم چگونه بخواند کنون که تو رفتی سکوت مبهم وتارم دوباره کرده اسیرم دوباره برده قرارم … برو ای صمیمی برو که دعایم حواله راهت برو تا به فردا برو که خدایم همیشه پناهت


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , d0rd00ne.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM