ღ♥ღسکــــــوت ســـــــردღ

عشق بی وفای من

 

 

 

دلم گرفته بود ، آن لحظه دلم هوای آغوشش کرده بود

تنها اشک بود که میریخت از گونه هایم ، در آن لحظه تنها او را میخواستم در کنارم

محکم مرا در آغوش خودش گرفت ، اشکهایم را از گونه هایم پاک کرد

و در گوشم گفت : دیوانه من که اینک در کنارتم

میگفت تا آخرش باتوام ، عزیزم آرام باش ، من در کنارتم

این را گفت و کمی آرام شدم ، اشک از چشمانم میریخت ،

دلم خالی شد و همین شد که من خوشحال شدم


 


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

تو خودت خوب میدانی عشقهای این زمانه پوچ است

تو خودت خوب میدانی احساسات قلبها دروغین است

مرا خوب نگاه کن ، غرق شو در چشمانم، میبینی که اینک در کنار توام

میبینی که من نیز مثل تو خیره به چشمان توام

اگر حرفهای مرا میشنوی ، اگر درک میکنی چه میگویم تا آخرش می مانی

تا آخر حرفهای مرا میخوانی



ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

وفادار بمان

 


نمیخواهم خاطره شوم و بعد فراموش ،  

نمیخواهم  یادم در قلبت روشن باشد بعد خاموش

نمیخواهم بگویی که دوستم داری بعد بروی ،  

نمیخواهم این حرفهای پوچ را برایم بزنی...


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بی وفا ، رفتی؟

 

 

حرفهای آخرت را زدی و رفتی ؟

میگذاشتی  من نیز حرفهایم را برایت بگویم

لحظه ای صبر میکردی تا برای آخرین بار چشمهایت را ببینم ،

حتی اگر شده در خیالم دستهایت را بگیرم

چه راحت شکستی دلم را ، حتی نشنیدی یک کلام از حرفهایم را ،

چه راحت پا گذاشتی بر روی دلم ،حالا من مانده ام و تنهایی و یک دریای غم

چه آسان دلکندی از همه چیز ، نه دیگر بی تو در این دنیا جای من نیست ...


 

 


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: جمعه 27 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

همه جا عشق تو

 

قلبم را دادم به تو که عشق منی ، با تو آمدم، آمدم تا جایی که تو میخواهی،

با تو می آیم ، می آیم به هر جا که بروی ، با تو میروم ، میروم هر جا که بروی....

همه جا با توام ، نیست جایی که بی تو باشم ،  

 

نیست هوایی که بی تو نفس کشیده باشم

 

 



ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

از تو میگذرم

از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ،

از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ،

نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم.

از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ،

این را هم فراموش میکنم ، جای من در اینجا نیست!


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: چهار شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

فکر کردن به تو ، کار شب و روز من شده ،

بس که حالم گرفته است ، چشمانم غرق در اشکهایم شده ....

دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ....

همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه شد...

 

 

 


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: چهار شنبه 26 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

هر شب مرا با خود میبری ،

میبری به جایی که تاریک است و روشنایی آن تویی

هرشب مرا به اوج میبری ، میرسیم به جایی که نگاهت همیشه آنجا بود

ما یکی شده ایم با هم ، همیشگی شده عشقمان، بگو از احساست برای من...

همیشه میگویم تو تا ابد برایم یکی هستی ،

یکی که عاشقانه دوستش دارم ، یکی که برایم یک دنیاست....


 

 


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: چهار شنبه 26 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀



آهای مسافر خسته من ، دستت را بگذار بر روی دل من

میبینی که من نیز مثل تو خسته ام ، میبینی که من نیز مثل تو با غمها نشسته ام

آهای مسافر خسته من ، عاشق دل شکسته ات شده ام ، ببین مرا که محو نگاه زیبایت شده ام

من اینجا و تو آنجا هر دو دلشکسته ایم ، تا اینجا هم اگر نفسی است  

برای هم زنده ایم


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تا ابد عاشقتم



تو ستاره ای هستی در آسمان دلم که هیچگاه خاموش نمیشوی

تو خاطره ای هستی ماندگار در دفتر دلم که فراموش نمیشوی

همیشه تو را در میان قلبم میفشارم تا حس کنی

تپشهای قلبی را که یک نفس عاشقانه برایت میتپد


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

چقدر قلبت زیباست ...

 

 

 

 

روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی

 

با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی

 

همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل

 

ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ، 

 

 


ادامه مطلب
نویسنده: هستی تابناک ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ

درامتداد سکوتم در امتداد غم ودرد رها شده بودم میان فصلی سرد دلم گرفته بود وصدایت نوای باران بود نگاه پر محبت وگرمت چوچشمه ساران بود درون سینه من سکوت بود وغم بود وغم بود وسکوت سکوت چون سم بودو سم بود وسکوت ودست مهر تو آمد سکوت رفت وتو ماندی وبا ترانه ی باران چه عاشقانه تو خواندی … کنون که تو رفتی دلم چگونه بماند دلم چگونه بخندد،دلم چگونه بخواند کنون که تو رفتی سکوت مبهم وتارم دوباره کرده اسیرم دوباره برده قرارم … برو ای صمیمی برو که دعایم حواله راهت برو تا به فردا برو که خدایم همیشه پناهت


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , d0rd00ne.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM